جایگاه علم در قرآن و روایات ( قسمت سوم)
در برخی از این احادیث، اضافاتی آمده است که نکات قابل توجهی در آنها نهفته است؛ به سه نکته اشاره میکنیم:
در ادامه حدیث فوق، پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) فرمود: «أَلَا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ بُغَاةَ الْعِلْمِ؛33آگاه باشید که خداوند کسانی که بیش از حد طلب علم میکنند را دوست دارد.» «بغاة» جمع بغی به معنای «طلب توأم با تجاوز از حد»34 است. بدیهی است که تجاوز از حد در هر چیزی مذموم است مگر در علم آموزی. منظور این است که علم حد بردار نیست و ایستایی در آن راه ندارد و هیچگاه نمیتوان به نهایت و پایان علم دست یافت؛ ز گهواره تا گور دانش بجوی. بنابر این اگر چه هر مقدار که علم آموزی محبوب خداوند است ولی قطعا کسانی که تلاش بیشتری در این مسیر دارند، محبوبترند.
هر چند که تعبیر «کُلِّ مُسْلِمٍ» اعم از زن و مرد را شامل میشود، با این حال در برخی از روایات مذکور، به وجوب علم آموزی زنان نیز تصریح شده است: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَة؛35 علم آموزی بر هر مرد و زن مسلمان، واجب است.»
آری در مکتب همه انبیا، به خصوص اسلام، علم آموزی به جنس، گروه یا نژاد خاصی اختصاص ندارد. بلکه هر انسانی در مسیر علم و عمل به آن و دور شدن از جهل و نادانی، باید گام بردارد. زیرا بدیهی است که عدم حرکت در این مسیر افتادن به منجلاب جهل است و هدف بعثت پیامبران نیز نجات انسانها از جهالت است. بنابر تردیدی نیست که همه انسانها اعم از زن، مرد، پیر و جوان، کاسب، تاجر، کشاورز، همه و همه باید در کسب علم و دانش کوشش کنند، چون پیامبران معلمان تمام بشریتاند و نجات بشر در گرو علم است.
در ادامه برخی از روایات یاد شده چنین آمده است: «أَیْ عِلْمِ التَّقْوَى وَ الْیَقِین»36«یعنی علمِ تقوا و یقین است که طلب آن بر زن و مرد واجب است نه هر چیزی که علم نامیده شده باشد. و نیز در آیاتی که تعلیم را هدف بعثت بر شمردند، قید کتاب و حکمت آمده است: «وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ».
بنابر این معنای وجوب طلب علم بر همگان اعم از زن و مرد و پیر و جوان، آموختن هر آن چیزی که بشر علم نامیده، نیست، بلکه مقصود علومی است که سعادت بشر در گرو دانستن آنها است. بدین رو است که در آیات و روایات قیودی مانند علم تقوا و یقین و نیز قید کتاب و حکمت آمده است. چنین علومی است که کسب آنها بر همگان واجب است و کسی از ترک آن ها، معذور نیست.
امام صادق علیه السلام در پاسخ به سؤال کسی که در باره آیه شریفه «فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبالِغَة؛ دلیل رسا (و قاطع) براى خدا است»37 سؤال کرد، فرمود: «خداوند متعال روز قیامت به بنده میگوید: آیا عالم بودی؟ اگر بگوید: بله، میفرماید: پس چرا عمل نکردی به آن چه میدانستی؟! و اگر بگوید جاهل بودم، میفرماید: چرا یاد نگرفتی تا عمل کنی؟! پس این گونه با او احتجاج میکند و این است حجت [تام ] و بالغه خدا»38
اسلام هم به دنیا نظر دارد و هم به آخرت و خواهان حُسن هر دو است؛ «رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً»39 لکن از این دو آخرت را برتر و اصل میداند و دنیا را زمینه آبادانی آخرت معرفی میکند: «وَ الَّذینَ هاجَرُوا فِی اللَّهِ مِنْ بَعْدِ ما ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ لَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ 40؛ آنها که پس از ستم دیدن در راه خدا، هجرت کردند، در این دنیا جایگاه (و مقام) خوبى به آنها مىدهیم و پاداش آخرت، از آن هم بزرگتر است اگر مىدانستند!». در آیه دیگر می فرماید: «وَ لَدارُ الْآخِرَةِ خَیْرٌ وَ لَنِعْمَ دارُ الْمُتَّقینَ 41؛ و سراى آخرت بهتر است و چه خوب است سراى پرهیزگاران»،
البته کسب علوم بشری و تجربی نیز ممکن است گاه به صورت کفایی واجب گردد؛ رفع نیازهای روز مره و توسعه اجتماع انسانی اسلامی و رسیدن به استقلال و بی نیاز از کفار و سد کردن راه تسلط کفار بر مسلمانان، از جمله ادله ای هستند که میتواند، کسب برخی علوم را بر عده ای به اندازه رفع نیاز واجب کند. لکن وجوب مطلق و بی قید و شرط، تنها بر علوم الهی و کسب معرفت تعلق دارد و همگان موظف اند، برای دریافت پیام انبیای الهی، تمام تلاش خود را به کار بندند.
البته این بدین معنا نیست که همه باید، دست از کار و زندگی بکشند و برای کسب علم به محضر پیامبران و یا ائمه (علیهم السلام) و یا امروزه مثلا در حوزههای علمیه در محضر علما خاضر شوند، بلکه هر کس به هر طریقی که میتواند، باید این وظیفه الهی را سامان بخشد.
قرآن کریم در این باره بهترین فرمول قابل اجرا و حکیمانه ای را ارائه کرده است. از منظر قرآن کریم لازم نیست عموم مردم کوچ کنند و برای کسب علم به نزد پیامبر (صلّی الله علیه و آله) یا جانشینان او بروند، لکن واجب است عدهای هجرت علمی کنند و از ایشان کسب علم نمایند و سپس باز گشته و به دیگران برسانند؛ «وَ ما کانَ الْمُؤْمِنُونَ لِیَنْفِرُوا کَافَّةً فَلَوْ لا نَفَرَ مِنْ کُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهُوا فِی الدِّینِ وَ لِیُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیْهِمْ لَعَلَّهُمْ یَحْذَرُون»42
بنابر این امروزه بر عده ای واجب است که اولا علوم اسلامی را از راه تلمذ در پیشگاه علمای عصر بیاموزند و در مرحله بعد برای تبلیغ دین به اقصی نقاط جهان هجرت کنند، و بر مردم است که از ارشادات اسلامی آنان بهره لازم را ببرند. همچنین امروزه با وجود سیستمهای پیشرفته اطلاع رسانی، کار تعلیم و تعلم نیز آسان شده است و بر اندیشمندان اسلامی است که با استفاده بهینه از این امکان ایجاد شده، بیش از پیش در تبلیغ پیام قرآن کریم و رسولان خدا اقدام نمایند.